yek @ nafar
jijo
کم آوَرده ام …! تـــــوي نانـوايي هم ...
به سلامتـي دوسـت خـوبي که
فقط يکبـــار
ازطـرفـــي کـــه مـــي ســـوزد
ســــخـــت اســـت وقتـــی از شـــدت بـــغـــض ، خُــــــــــــــدایا!
Love مخفف عبارات: Lake of sorrow (درياچه ي غم) Ocean of tears (اقيانوس اشك) Valley of death (دره مرگ) End of life (آخر زندگي)! به خدا گفت : خدا بیا دنیاتو با هم تقسیم کنیم
دستمال خیس آرزوهایم را فشردم همین ۴ قطره چکید زنده باد رفیق با معرفت !
بارالها … هــیچ میدانی
خُــــدایـــآ! بیـــا قَـــدَمـــ بِـــزَنیمــ ... سیـــگآر از مَــن! بـــــآران از تــــو!
گفــتي خـودت را جـاي مـن بگـذار ...
قوی ترین زن جهان هم که باشی... اگر زنده ماندم بـــا زیر مخالفی بگـــو بـم بشو م در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی می کردند دیوانگی نـیـسـت پس چیست ؟ وقتی در این دنیای بـه این بزرگــــی دلت فقط هــــــــــوای یک نفر را میکند...! دلـت به ماندن نیست بـرو، به خدا کردم نظر نداد جوابم
به "سگ" استخون بدی .. دورت میگرده واست دم تکون میده !!! من به تو "دل " داده بودم ... لعنتـــــــــــــــــــی !!!!! ـــــوای تـــــــــــــو...
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم...! بگه نرو...! کسیومیخوام که وقتی میگم میرم....! بگه صبرکن منم باهات میام...! تنهانرو...!!
یعــنی میشـود روزی برسد کــه بیــایــی مرا دَر آغـــوش بگیـــری بخــواهــَم ار تــــو گــِلـــه کنــَم تــــو بگـــویی هیــــــس..هــَمــه کـابــوس هــا تــمــام شــُد....
و چشم هایم خیس کردن پیراهنت را....... عجب بغض پر توقعی دارم من............!!!!
نذر کردم تا بیایی هرچه دارم مال تو
شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی! تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد! تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، ***جه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛ هق هق شبونه ؛ افسردگی ،پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... ! برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!! متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم نازنینم همه هستی همه مستی سلام دوستای عزیز به وبلاگ من خوش اومدین امیدوارم که از وب من خوشتون اومده باشه راستی نظر یادتون نره
یادت باشه که: در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود می خندی!
الفبای عاشورا: بابا! آب…
سنگ قبر من بنويسـيد خسته بود اهــل زمين نبود نـمازش شــكســته بود
خـدایـ ـا اَعـ ـصابٍ مَن
فاحـ ــشه نـ ــیست
که روز وَ شَـ ـب
موردتَجـ ـاوز قـَ ـرارَش میـدهند
.
صف " يــــک دانه اي " ها جـــــــداست ..
از جــذام هم بــدتــر است ...
تنهــــــــــــايي ...
مثـل خـط سفـيد وسـط جــاده است,
تـ ک ه تـ ک ه ميـشه
ولي بازم پـا بـه پـات ميـاد!
فقط يکبـــار
سيـــگار را
بکــش
تـــابــــدانــي که من چـــه ميـــکشم...
گـــلـــو درد بگـــیری ...
و هـــمـــه بگـــویـــند ؛
لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!
بَحث نکنـــــ
مَنــــــ از تو تنهاترمـــــــ....
خداگفت : باشه ... چی میخوای ؟؟؟
شروع کرد به خواستن ...
گفت : آسمون مال من ولی ابراش مال تو
گفت : ستاره ها مال من ولی ماه و خورشید مال تو ...
گفت : دریا مال من ... موج های دریا هم مال تو ...
خداگفت : تو بندگی کن ... همش مال خودت ... حتی من !!!
گــاهـــی فـکر میـــکنی تــمـام شـده ،
امــا یـک دفـعه ،
همــه ات را آتـش میزند !!
“زخم”ها ، “رحم” میخواهند …
فقط این دو نقطه را بردار …
.
زیــباترین عــاشــقانــه
وقــتی است که
اسمــم را با “مــیــم” به انتها می رسانی
گـذاشـتم ...
مي بيـــني ...
امّـــا نــرفتــه ام
وقت هایی هست ...
که دستی باید لمس ات کند...
تنی ...
تنت را داغ کند...
و لبی...
طعم لبت را بچشد ...
مستقل ترین زن جهان هم که باشی...
وقت هایی هست...
که دلت پر میزند برای کسی که برسد و بخواهد...
که آرام رانندگی کنی ...
و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی...
مسافرترین زن دنیا هم ...
دست خطی می خواهد که بنویسد برایش...
" زود برگرد "...
در دادگاه
شهادت خواهم داد
این لکِّ سرخ
روی پیرهنم
از گلوله نیست،
تو
در دلم
انار دانه کردهای.
لبخند بزن مقـــــابلت خم بشـو م
تو یک کلمه بگـــو که حـوّای منی
من امضا می دهم که آدم بشو م . . .
شادی، غم، دانش عشق و باقی احساسات.
روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است.
بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایقهایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند.
عشـق که گـدایی نـدارد.
یادت نیست مگر؟
این نذر مـن بود،
که کوه شوم و پای نبودنهایت بمانم
که منم ادمی ام بیا به پاسم
من از بهر غم به اینجا رسیدم از لطف تنهای به اینجا رسیدم
چطور بگم اشفته حالم باورم کنی
چطور بگم بازیچه روزگارم تا باورم کنی
وای بر من چطور شده باز دس به شعر کشیدم
دس به جادوی کلمات کشیدم
من که بس پیر شدم کهنه حالم
بخدا اشفته حالم نمیده کسییییییییییییییییییی ندایم
ببین رب به کجا کشوندیم
ببین جز تو نیست کسی کنارم .( ببین تو هم نمی دی جوابم )
کاری کردی یادم رفته کی ام
من از کجام اینجا کجاس
دوستم کی
تو این دریای مشکلات
تو این دریای پره غم مشغوم کیه
الان کجاس
دستش دسته کیه
نمی خوام رب ضورت کنم بی دلیل اسرارت کنم
نه می خوام بگم مجنونم نه می خوام بگم کوه کنه قدیمم
ولی منم ادمم والله ضعیفم
نفهمیدی چی شد دیدم دستش تو دسته غریبس
شاید تو این دریای ادمییت غریبم
شاید از حقرتمه که ناشنوایان دورمن
شاید صدا نمیاد
پس همینه مشکلات سر نمیاد
کبودی زیر چشام
خاطره های تنهای هام
بی خوابی
انتظار اا
گوش دادن ساعتی ها به نوارا
نوشته ها
سره دیوارا خط کشیدنام
نبودی میدیدمت میریسیدم خالی بودش از بودنت
اخرشم نقطه میشه
اون که می گفت هر جا باشی پیشت میشه
الان دیگه نقطه شده
.
.
.
.
.
.
.
.
نخواستم بگم درد سرت بیارم
ولی امد صبرم سرم
چشام که سوش تموم شدش
اشکه چشام حروم شدش
من چه خبرم هنوز هم فکره معجزم
دوسش دارم همدممه
یارم می دونمش دل دارم می دونمش
خدا می خوام دسته اونو به دسته من هدیه کنی
خدا منتظرم
رک تو نظر بگو از خدات چی می خوای ؟؟
سلام بچه ها بعد از چند هفته دوباره امدن برای پست گذاری
خودتون می دونید که من به کامنت ها تون میام جواب میدم
مشکلات زیاد شده
باید به کارا بد بختی ها برسم
نمی رسه زود زود بیام اپ کنم ولی به لطفه یزدانه پاک
ای دی اس ال ام درس شده خیلی زود تر از همهی موقع ها میام بهتون سر میزنم
ممنون من منتظره دردله همتون هستم
بیاید با هم هم صحبت بشبم
انشالله به زودی تالاری رو راه اندازی می کنم
تا همه گی با قدرته بیشتر داخل اون تالار درد دل هامون خاطره ههامون رو بذاریم
نویســـنده ها “سیگـــار “می کشــــند
شاعـــر ها” هجـــــــران”
نقـــاش ها “تابلــــو”
زندانـــــــی ها “تنهــــــایی”
دزدهــــــا “سرکــــــــ”
… مریضــــــها” درد”
بچــــه ها” قــــــــــــــد”
و مـــن بـــرای کشـــــــیدن
“نفســـهـای تــــو “را انتخــــاب مــی کنـــــم
مــــن بـــرای نفــس کشــــیدن
* هــــــــوای تـــو * را انتخــــابــــــ مــی کنـــــم!!
می خواهد......
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو .....
بی توام بی همـــه هستی هر چــــه دارم
با تو دارم بــــــــا تـــوام با شــــــور و مستی
عشق و رویـــــــا عشق و هستی /در کـــــلامـــــم در نــــــگاهم
مــــــــــــوج عشق و موج هستی /همــــــــه آرامش همـــــــــه آرام
تو هستی
بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تـنها از اين نظر كه سـراپا شـكســته بود
بر سنگ قبر من بنويســـــــيد پاك بود چشمان او كه دائما از اشك شسـته بود
بر سنگ قبر من بنويســيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه، دســــته بود
بر سنگ قبر من بنويســــــيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
قالب : بلاگفا |